پایان جشنواره فیلم فجر در گرگان؛ سینماییترین شبهای زمستانی
پایان جشنواره فیلم فجر در گرگان؛ سینماییترین شبهای زمستانی

پایان جشنواره فیلم فجر در گرگان؛ سینماییترین شبهای زمستانی
سینماهای گرگان، همچون نگینی درخشان در شبهای زمستانی، مملو از جمعیتی بود که با شور و هیجان فراوان به تماشای فیلمهای «چشم بادومی»، «پسر دلفینی ۲»، «خاتی« و «اسفند» نشسته بودند. صفهای طولانی بلیت، سالنهای پر از جمعیت و بحثهای گرم و پرشور در حاشیه نمایش فیلمها، همه گواهی بر این حقیقت بودند که مردم گرگان عاشق سینما و هنر هستند.
در یکی از صفهای طولانی بلیت، بهرام ربانی، یک کارمند ۳۲ ساله، در حالی که با دوستانش گفتگو میکند، گفت: هر سال منتظر جشنواره فیلم فجر هستیم. این جشنواره فرصت مناسبی است تا فیلمهای جدید و باکیفیت را ببینیم و از هنرمندیهای سینمای ایران لذت ببریم.
در سالن سینما، نسیم رشیدی یک دانشآموز ۱۴ ساله، در حین تماشای پسر دلفینی ۲ اشک شوق به چشم دارد. او پس از پایان فیلم با لبخندی گفت: فیلم فوقالعادهای بود. حس میکنم این جشنواره هر سال بهتر از سال قبل برگزار میشود و فیلمها هم از نظر کیفیت و محتوا رشد قابلتوجهی دارند.
بر روی پلههای خروجی سینما، مهدی شکری، یک معلم بازنشسته، با اشتیاق درباره چشم بادومی صحبت میکند: این فیلم عالی بود و بازی بازیگرانش به دل مینشست. جشنواره فجر برای ما یک رویداد فرهنگی مهم است و هر سال تلاش میکنم تا فیلمهای بیشتری ببینم.
استقبال مردم گرگان از جشنواره فیلم فجر، نشاندهنده عشق و علاقه آنان به سینما و هنر است. مادران و پدران با فرزندان کوچکشان آمده بودند تا این لحظات بهیادماندنی را با هم تجربه کنند. جوانان و نوجوانان با دوستان خود در صفوف اول تماشای فیلمها بودند و بحثهای پرشور آنها درباره فیلمها در هر گوشهی سالن به گوش میرسید.
نورهای چراغانیشده خیابانها و ساختمانهای اطراف سینماها، همچون نگارههایی از دل تاریخ، بر دیوارهای خاطرههای جمعی مردم گرگان میرقصیدند و این شبها را به یادماندنیتر میساختند. صدای سرودهای انقلابی و نوای پرشور موزیکهایی که از بلندگوها به گوش میرسید، به مردم یادآوری میکرد که عشق به هنر و سینما در دلهایشان زنده است.
در سالن سینما، میتوانستید پدران پیر و سالخورده را ببینید که با چهرههایی مشتاق، همراه با فرزندان و نوههای خود، به تماشای فیلمها نشستهاند. نگاههای پر از غرور و اشتیاق در چشمانشان حکایت از عشقی دیرینه به سینما و هنر میداد.
نوجوانان و جوانان، با گوشیهای هوشمند در دست، لحظه به لحظه از تجربههای خود عکس و فیلم میگرفتند و در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذاشتند تا همه از این شور و هیجان باخبر شوند.
در پایان هر نمایش، جمعیت به گرمی از سالن خارج میشد و در گروههای کوچک و بزرگ به تبادل نظرات و تحلیل فیلمها میپرداخت. صدای خندهها و گفتوگوهای پرشور در هوای سرد شب طنینانداز بود.
مردم گرگان، با حضوری پرشور و گامهایی استوار، پیام حمایت و علاقه خود را به هنر و فرهنگ کشورشان مخابره کردند و بار دیگر اثبات کردند که هنر و سینما، همچنان جایگاه ویژهای در دلهای آنان دارد.